موضوع: "مناسبتها"

سلمان من اهل بیت

سلمان فارسی، صحابی مشهور پیامبر(ص) و از یاران امام علی(ع). وی از یاران بزرگ و مورد علاقه پیامبر(ص) بوده؛ تا آنجا که حضرت محمد(ص)، در وصف او گفته است: سلمان از ماست. او در غزوه‌های پیامبر، حضور داشت و ماجرای پیشنهاد وی برای کندن خندق در نبرد احزاب که به شکست مشرکان انجامید، مشهور است. سلمان پس از رحلت پیامبر(ص)، در شمار یاران علی بن ابی‌طالب(ع) قرار گرفت. با ماجرای سقیفه مخالف بود، اما با اجازه امیرالمومنین، با صاحبان سقیفه همکاری کرد. در زمان حکومت خلیفه دوم، حاکم مدائن شد. با این حال زنبیل می‌بافت و از دسترنج خودش روزی می‌خورد. سلمان فارسی، در سال ۳۶ هجری در شهر مدائن درگذشت. مدفن وی در مدائن به بقعه سلمان پاک مشهور است.

بنابر برخی از روایات، سلمان ایرانی و زرتشتی بوده و ابتدا روزبه نام داشته است. سپس در نوجوانی پیرو مسیحیت می‌شود، و پس از شنیدن پیشگویی مسیحیان درباره ظهور پیامبری در سرزمین عرب‌ها، به حجاز می‌رود. سلمان ابتدا به دست قبیله بنی کلب، اسیر و به بردگی گرفته و به مردی از بنی قریظه فروخته شد و همراه او به مدینه رفت. در مدینه پیامبر اکرم(ص) را دید و به او ایمان آورد. پیامبر(ص) او را خرید، آزاد کرد و نام سلمان را بر او گذاشت.

قبل از اسلام

مسیر مهاجرت سلمان فارسی

نام اصلی‌اش را روزبه و نام پدرش را خشفودان و بنابر نقلی بوذخشان ذکر کرده‌اند. بنابر روایات نام سلمان را پیامبر بعد از مسلمانی بر او گذارد. کنیه سلمان ابو عبدالله بود. مکان تولدش روستای جی در اصفهان و بنابر روایاتی رامهرمز بوده است.

پدر سلمان از دهقانان ایرانی بود. در روزگار ساسانیان به طبقه مالک و زمین‌دار روستایی و شهری دهقان می‌گفتند. روایاتی که درباره دوران پیش از اسلام سلمان در دست است، با داستان‌گویی آمیخته است. آنچه در همه این روایات تاکید شده، روحیه جستجوگر سلمان است که باعث شد در جستجوی دین بهتر دست به سفرهای طولانی بزند. بر اساس این روایات وی در کودکی زردشتی بود تا اینکه با دین مسیحیان آشنا شد و بدان گروید و از شهر خود به سوی شام سفر کرد تا به شاگردی روحانیون طراز اول این آیین درآید. بنابر روایت پدر سلمان به واسطه علاقه‌ای که به وی داشت او را در خانه نگاه می‌داشت و سفر او به شام نوعی فرار تلقی می‌شد. او در شام در خدمت کلیسا به سر برد و برای استفاده از محضر مسیحیان پارسا به شهرهای موصل و نصیبین و عموریه سفر کرد.

سلمان از عموریه قصد سفر به حجاز کرد و این بدان خاطر بود که از طریق استادان مسیحی‌اش با پیشگویی ظهور پیامبری در این سرزمین آشنا شده بود. او که در این سفر با کاروانی از قبیله بنی کلب همراه بود، به دست آنان اسیر شد و در حجاز به بردگی فروخته شد و به خدمت مردی از یهودیان بنی قریظه درآمد و به مدینه برده شد.

ماجرای اسلام‌آوردن سلمان

سلمان در جمادی الأول سال اول هجری اسلام آورد. او شنیده بود یکی از نشانه‌های آخرین پیامبری که ظهور می‌کند آن است که صدقه نمی‌خورد اما هدیه را می‌پذیرد و بین دو کتفش مُهر نبوّت حک شده است، از این رو هنگامی که در محله قباء با پیامبر اکرم(ص) برخورد کرد، مقداری آذوقه به رسم صدقه به آن حضرت داد. پیامبر(ص) از آن آذوقه به یاران داد اما خودش از آن نخورد.

سلمان این جریان را یکی از آن نشانه‌های سه گانه به حساب آورد. بار دیگر در مدینه، پیامبر(ص) را دید. مقداری آذوقه به عنوان هدیه به آن حضرت داد و ملاحظه کرد که این بار خود حضرت از آن آذوقه خورد.

برای بار سوم، حضرت را در تشییع جنازه یکی از یاران‌اش دید. به او سلام کرد و پشت سر او به راه افتاد تا نشانه سوم را نیز مشاهده کند. پیامبر(ص) که دریافت سلمان درصدد چیست، لباسش را طوری کنار زد که سلمان مُهر نبوت را در بین دو کتف ایشان ببیند. در این وقت سلمان خود را به دامان پیامبر انداخت و بدنش را بوسه باران کرد و اسلام آورد.

سلمان در سال اول هجرت از صاحبش خریداری و آزاد شد بهای آزادی او غرس ۳۰۰ یا ۴۰۰ درخت خرما و ۴۰ اوقیه طلا بود که از سوی رسول خدا(ص) و با کمک صحابه پرداخت شد خود سلمان به این نکته اشاره دارد که رسول خدا او را آزاد کرده و سلمان نام نهاد.

ادامه »

شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام خدمت دوستداران آن حضرت تسلیت می گوییم

شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام ۷ یا ۲۸ صفر؟

از دیرباز در حوزه‌ی نجف، هفتم صفر را روز شهادت امام مجتبی علیه السلام می‌دانند و شیعیان عراق و سایر کشورها نیز در این روز برای سبط اکبر؛ امام مجتبی علیه السلام اقامه عزا می‌کنند.

، در ایران شهادت سبط اکبر ع ۲۸ صفر است همزمان با رحلت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم.در بین شیعیان، دو قول برای روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام نقل شده است:

28صفر، براساس نقل شیخ کلینی و شیخ مفید و شیخ طبرسی. رضوان الله علیهم.

7صفر، بر اساس نقل شهید اول، کفعمی، شیخ بهایی، علامه مجلسی، مرحوم صاحب جواهر، شیخ کاشف الغطاء و محدث قمی رضوان الله علیهم.
که به دلیل بیشتر بودن تعداد و اعتبار راویان از قول قبلی قوی‌تر است.

  حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس معظم حوزه علمیه قم فقط هفتم صفر برای امام مجتبی علیه السلام اقامه عزا می‌کردند و به امر ایشان در آن روز بازار هم برای اقامه عزا تعطیل می‌شده و هنوز هم در برخی از بیوت مراجع در قم روز هفتم صفر برای امام مجتبی علیه السلام روضه برپا می‌شود.

استاد فقید آیةالله مجتهدی رحمه الله تقیّد داشت در روز هفتم صفر مجلس روضه تشکیل شود و روضه امام مجتبی علیه السلام خوانده شود.

چقدر خوب است که فقط یک روز یعنی هفتم صفر -با توجه به قوت این قول- به شهادت امام مجتبی علیه السلام اختصاص داده شود تا هم با سایر شیعیان هماهنگ شویم و هم در ایام آخر صفر مجال کافی برای طرح مباحث هویتی و اعتقادی در مورد رسول خدا صلی الله علیه و آله باشد و هیچ یک از دو مناسبت، در یک روز، تحت الشعاع دیگری قرار نگیرد.

رقیه دختر امام حسین

 رقیه، بنابر مشهور، دختر خردسال امام حسین(ع) که در واقعه کربلا حضور داشت، همراه با کاروان اسرا به شام برده شد و در شام درگذشت. زیارتگاهی در دمشق به وی منسوب است. درباره اینکه آیا امام حسین (ع) چنین دختری داشته است یا نه، و نیز درباره نام، چگونگی وفات و مزار منسوب به وی تردید و اختلاف‌نظر وجود دارد.

نام و نسب

رقیه فرزند امام حسین(ع) امام سوم شیعیان است. نام مادر او در منابع نیامده است. در برخی گزارش‌های نسب‌شناسی در میان دختران امام حسین(ع) نام برده شده است. ابن فندق در کتاب لباب الانساب از دختری به نام رقیه برای امام حسین(ع) در کنار فاطمه و سکینه یاد کرده است. ابن فندق وی در جای دیگر فاطمه، سکینه، زینب و ام کلثوم را دختران امام حسین ذکر می‌کند و می‌افزاید زینب و ام کلثوم در کودکی از دنیا رفتند.محمد بن طلحه شافعی دختران امام را چهار تن دانسته و تنها از زینب، سکینه و فاطمه نام برده‌است و نام دختر چهارم را ذکر نکرده است. نجم الدین طبسی از گزارش ابن فندق و مطالب السئول به این نتیجه رسیده که نام دختر چهارم امام حسین(ع) رقیه و کنیه او ام‌کلثوم است.با این حال بیشتر منابع تاریخی دختری به نام رقیه برای امام ذکر نکرده‌اند؛ شیخ مفید تنها سکینه و فاطمه را به عنوان دختران امام حسین(ع) ذکر می‌کند.

 حضور در کربلا

در منابع به حضور وی در کربلا تصریح نشده است. در برخی نسخه‌های کتاب الملهوف که از امام حسین(ع) جملاتی به بازماندگان خود گزارش شده از رقیه نام برده شده است؛ اما اشاره نشده که رقیه دختر امام است. در ینابیع الموده با کمی تفاوت در همین عبارت نام رقیه در کنار نام دختران دیگر امام حسین(ع) آمده است.

این احتمال وجود دارد که منظور از رقیه در این گزارش، رقیه دختر امام علی(ع) باشد. به خصوص اینکه اسم رقیه، در کنار دیگر خواهران امام حسین(ع) مانند ام کلثوم و زینب آمده است و در برخی از نسخه‌های کتاب لهوف نیز این عبارت نیست.

ماجرای درگذشت

گفته شده است دختری سه یا چهار ساله همراه اسیران کربلا در شام بوده است. او شبی پدر را در خواب دید هنگامی که از خواب بیدار شد، بسیار گریه و بی‌تابی می‌کرد و پدرش را می‌خواست. یزید صدای گریه او را شنید، دستور داد سر امام حسین را نزد او بردند. رقیه با دیدن این منظره ناراحتی‌اش بیشتر شد و به سبب همین ناراحتی درگذشت.

گزارش‌ها

در منابع گزارش‌هایی از چگونگی وفات دختری منسوب به امام حسین(ع) در شام وجود دارد، این گزارش‌ها چندان هماهنگ نیستند.

نخستین منبعی که ماجرای شهادت دختر خردسالی از امام حسین(ع) را در شام مطرح کرده است. کامل بهایی نوشته عمادالدین طبری(۷۰۰ق) است. او نام دختر را ذکر نکرده است. سن او را چهار سال و وفات او را چند روز پس از دیدن سر پدر در خانه یزید گزارش کرده است.
ملا حسین کاشفی (متوفی ۹۱۰ق) محل حادثه را کوشْک (کاخ) یزید و زمان آن را روز دیدن سر بریده ذکر کرده است.
فخرالدین طُریحی (م ۱۰۸۵ ق)؛ نخستین کسی است که کودک را سه ساله و سخنانی از او خطاب به پدر گزارش کرده است.
محمدحسین ارجستانی در اواخر قرن سیزدهم، نام کودک را زُبیده، سن او را سه سال، محلّ حادثه را خرابه شام گزارش کرده است. ارجستانی پیش از ذکر این حادثه، به حضور دختری از امام حسین(ع) به نام رقیه در شام یاد کرده است.
محمدجواد یزدی در اوایل قرن چهاردهم محل حادثه را خرابه شام دانسته است و گفته نام او زُبَیده یا رُقَیه یا زینب یا سَکینه و یا فاطمه بوده است.
سید محمدعلی شاه عبدالعظیمی (م ۱۳۳۴ق)، برای نخستین بار، نام کودک را رقیه و سنّ او را سه سال آورده است.

در شهر دمشق بارگاهی به رقیه منسوب است این دومین زیارتگاه شیعیان در این شهر است. گفته می‌شود این زیارتگاه در مکانی به نام باب الفرادیس که رقیه دختر امام حسین از دنیا رفته است بنا شده است. آستانه حضرت رقیه ساختمانی بزرگ دارد که آمیخته‌ای از هنر و معماری ایرانی و اسلامی است.

تردیدها

در گزارش‌های مربوط به درگذشت دختری منسوب به امام حسین(ع) در شام ناهماهنگی‌ها و اختلاف‌هایی دیده می‌شود. این گزارش‌ها نسبت به نام، زمان و مکان وفات و همچنین سن او اختلاف دارند. ناهماهنگی این گزارش‌ها و همچنین عدم ذکر نام وی در بیشتر منابع تاریخی سبب تردید جدی از سوی برخی محققان در انتساب وی به امام حسین(ع) شده است. مرتضی مطهری ماجرای درگذشت او در شام را از تحریفات لفظی واقعه عاشورا دانسته است.

پخش سخنان آیت‌الله خوشوقت، از تلویزیون ایران در تردید و انکار انتساب رقیه به امام حسین(ع) موجی از مخالفت‌ها و واکنش‌ها را در ایران در پی داشت.

سوگواری

برخی از شیعیان شب و روز سوم محرم را به روضه رقیه اختصاص داده‌اند. در برخی تقویم‌های شیعی ۵ صفر سال‌روز درگذشت وی ثبت شده است.برخی از هیئت‌های عزاداری و مساجد شیعیان به نام وی نامگذاری شده است. نوحه‌ها و اشعار زیادی در رثاء وی سروده شده و در برخی نوحه‌ها به کسانی که وجود ایشان را منکر می‌شوند، طعنه و کنایه زده شده است.

 

وفات شیخ بهائی

شیخ بهایی

بهاءالدین محمدبن‌حسین عاملی (953 - 1030 یا 1031 ق) متولد جبل عامل، دانشمند و نظریه‌ پرداز شیعه و صاحب آثار متعدد در فنون مختلف است. هوش و استعداد منحصر به فرد یکی از ویژگی های بارز اوست. او مدتی در دربار صفوی در اصفهان منصب شیخ الاسلامیداشت. شیخ بهایی شاگردان زیادی تربیت كرده است ملاصدرای شیرازی و ملا محمدتقی مجلسی اول (پدر مجلسی دوم، صاحب كتاببحارالانوار) از شاگردان اویند.

ولادت

بهاءالدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن علی بن حسین بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی، معروف به شیخ ‌بهایی در سال 953 ه.ق در بعلبك از توابع جبل عامل در یك خاندان علم و دانش كه تبار و نسب خود را به حارث همدانی یكی از یاران مخلص امام علی علیه السلام می رسانند، پا به عرصه حیات نهاد پدر عالیقدر او، عالم بزرگوار، شیخ حسین فرزند عبدالصمد حارثی (متوفی 984 ه.ق)، یكی از شاگردان مبرز فقیه نامدار شیعه، مرحوم شهید ثانی (مستشهد 966 ه.ق) است.

ادامه »