گذری به زندگی نامه شهید آیت الله شیخ محمد صدوقی

زندگی نامه و تحصیلات

محمد صدوقی در سال ۱۲۸۷ش برابر با ۱۳۲۷ قمری در یزد متولد شد. پدرش آقامیرزا ابوطالب یکی از روحانیون یزد بود. در هفت سالگی، پدر و نه سالگی مادر خود را از دست داد از آن پس تحت سرپرستی پسر عمویش، میرزا محمد کرمانشاهی قرار گرفت. وی بخشی از تحصیلات خود را در یزد و اصفهان گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد. او ۲۱ سال در قم به فراگیری علوم ­اسلامی پرداخت و از محضر شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سید صدرالدین صدر، سیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمد حجت کوه­ کمره‌ای و امام­ خمینی بهره برد.

پس از درگذشت آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس و مدیر حوزه علمیه قم، اداره قسمتی از حوزه علمیه به وی واگذار شد که می‌­توان از تولیت مدارس و تقسیم شهریه ­های طلاب یاد کرد.در آن وقت حافظه من معروف بود و وقتی که ده هزار طلبه شهریه می‌گرفتند من دفتر و دستکی در موقع پرداخت نداشتم، هر کس که شهریه می‌گرفت در خاطرم بود و دیگر احتیاجی نبود که اسم و مبلغ را بنویسم و شب که به منزل می‌رفتم به هر کس هرچه داده بودم، یادداشت می‌کردم»

...

سال ۱۳۳۰ش با فوت عالم بزرگ دینی یزد شیخ غلامرضا فقیه خراسانی، با درخواست مردم و توصیه آیت الله خمینی و بزرگان،به یزد بازگشت و به انجام وظایف دینی پرداخت. صدوقی رابطه ویژه‌ای با آیت الله خمینی داشت: «بنده وقتی وارد قم شدم، دو سه روز پس از ورود با امام خمینی آشنا شدم و کم کم آشنایی ما بالا گرفت و به رفاقت کشید و‌گاه در تمام مدت شبانه‌روز با ایشان بودم. در این مدت طولانی که در قم بودیم انس ما عمده با ایشان بود و نمی‌شد هفته‌ای بگذرد و دو، سه جلسه خدمتشان نباشیم.»

فعالیت­های سیاسی

صدوقی از فدائیان اسلام حمایت می‌­کرد در سال ۱۳۳۰ش وقتی سیدعبدالحسین واحدی (مرد شماره دو فدائیان اسلام) تحت تعقیب قرار گرفت، آیت­ الله صدوقی او را در خانه‌­اش پنهان کرد. ماموران شاه دو مرتبه خانه او را وارسی کردند، ولی موفق به دستگیری واحدی نشدند.
بعد از واقعه فیضیه در ۲ فروردین ۱۳۴۲ صدوقی اعلامیه‌­ای نوشت و آن را به امضا دیگر علما نیز رساند. طی این اعلامیه از اقدامات رژیم، چنین اعلام نفرت شده بود: «… ضرب و شتم و نهب و قتل عده­ای از محصلین علوم دینیه در مدرسه فیضیه، قضیه­ای نیست که زود از خاطر مسلمین محو و نابود شود و جراحات قلوب به مرور التیام پذیرد. اینک در ضمن عرض همدردی، خاطر آقایان محترم را مستحضر می‌­داریم که مادامی­که روح در بدن و نیم­جانی در تن است، طبق تصمیمات علمای اعلام و راهنمایی­های آیات ­الله ­العظام از هیچگونه اقدامی به منظور حفظ احکام و شعائر اسلام فروگذار نخواهیم کرد.»
بعد از قیام ۱۹ دی قم و ۲۹ بهمن ۵۶ تبریز، صدوقی ضمن پیامی، نوروز ۵۷ را عزای عمومی اعلام کرد: «سال نو با سفره‌های آغشته به ­خون بیگناهان قم، تبریز و سایر شهرستان­‌ها که برای دفاع از حریم مقدس قرآن و روحانیت قربانی شده­اند؛ لذا مناسب است از برگزاری مراسم نوروز خودداری فرموده و به سوگ و ماتم شهیدان بنشینند.»
در ماه­های آخر سال ۵۷ دولت به بازاریان پیشنهاد کرد که با انتخاب نماینده­ای با دولت مذاکره بنشینید. اما صدوقی بیانیه­‌ای صادر کرد که در آن بیانیه این پیشنهاد را نوعی حیله شیطانی قلمداد کرد که دولت می‌­خواهد بدین­وسیله میان صفوف انقلابیون رخنه کرده و با تفرقه میان آنان نتیجه­ گیری نماید..
صدوقی اعلامیه‌های دیگری نیز صادر کرد: اعلام عزای عمومی ۱۵ خرداد ۱۳۵۷، بیانیه تحریم جشن­های نیمه شعبان، بیانیه به مناسبت واقعه سینما رکس آبادان، صدور اعلامیه بر علیه دولت آشتی ملی (دولت شریف امامی) و صدور بیانیه به مناسبت جمعه خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷.
صدوقی در زمان اقامت آیت الله خمینی در پاریس به دیدار او رفت و همچنین در تحصن علما در دانشگاه تهران شرکت کرد این تحصن در اعتراض به بسته شدن فرودگاه توسط بختیار انجام شده بود که بعد از تحصن فرودگاه بازگشایی شد.
فعالیت‌های بعد از انقلاب

آیت‌الله صدوقی بعد از پیروزی انقلاب به عنوان نماینده امام و امام جمعه یزد به فعالیت مشغول شد و فعالیت‌های خود را در راستای برقراری امنیت در جامعه و حفظ وحدت و یکرنگی داشت. وی همچنین در مجلس خبرگان قانون اساسی از طرف مردم یزد انتخاب و وارد مجلس شد در مجلس خبرگان «از جمله اقدامات وی اصرار در وارد کردن «سپاه پاسداران» در قانون اساسی بود و این کار انجام شد.»

با شروع جنگ عراق و ایران وی در تجهیز مردم برای رفتن به جبهه می‌کوشید و گاهی خود شخصا در جبهه‌ها به قصد سرکشی و تقویت روحیه رزمندگان حاضر می‌شد آیت‌الله خامنه‌ای درباره جبهه رفتن آیت الله صدوقی می‌گوید: «گفتند می‌خواهم بروم یزد و به جبهه هم بروم که من به ایشان گفتم شما خوبست اگر جبهه می‌روید به طرف غرب بروید که آنجا هوایش در فصل بهار و اردیبهشت خوب است و جنوب نروید چون گرم است ایشان گفتند تا ببینم چه می‌شود و ناگهان دیدیم ایشان سر و کله‌اش از جنوب پیدا شد و در حمله بیت‌المقدس حاضر بود.»

شهادت

آیت­ الله محمد صدوقی در ۱۱ تیر ۱۳۶۱ مطابق با ۱۰ رمضان ۱۴۰۲ قمری، پس از ادای نماز جمعه توسط سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید. در بخشی از اطلاعیه امام خمینی بمناسبت شهادت آیت الله صدوقی آمده است: «اینجانب دوستی عزیز که بیش از سی سال با او آشنا و روحیات عظیمش را از نزدیک درک کردم از دست دادم، و اسلام خدمتگزاری متعهد را، و ایران فقیهی فداکار، و استان یزد سرپرستی دانشمند را از دست داد.»

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

زندگینامه‌ شهید بهشتی؛ از تولد تا شهادت

شهید سید محمدحسینی بهشتی در دوم آبان ۱۳۰۷ هجری شمسی در اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش از روحانیان اصفهان و امام جماعت مسجد لومبان بود. وی از چهار سالگی به مکتب رفت و در اندک زمانی قرائت قرآن و خواندن و نوشتن را آموخت و با ورود به دبیرستان به دلیل علاقه به تحصیل علوم دینی، مدرسه را‌‌ رها و در سال ۱۳۲۱ وارد حوزه علمیه شد. 
به سال ۱۳۲۵ یعنی در هجدهمین بهار زندگی خود به قم عزیمت کرد و در کنار تحصیل علوم دینی، در سال ۱۳۲۷ موفق به دریافت دیپلم ادبی در امتحانات متفرقه شد. در‌‌ همان سال، وارد دانشکده الهیات معقول و منقول شد و در سال ۱۳۳۰ با دریافت درجه لیسانس به قم بازگشت و در دبیرستان حکیم نظامی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. …

...


در سال ۱۳۳۱ ازدواج نمود که حاصل این پیوند، دو پسر و دو دختر بود. وی در سال ۱۳۳۳، دبیرستان دین و دانش قم را تأسیس نمود و تا سال ۱۳۴۲ سرپرستی آن را برعهده داشت. در فاصله سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۸، دوره دکترای فلسفه الهیات را گذراند سپس، با شرکت فعال در مبارزات سال‌های ۴۱ و ۴۲ از سوی ساواک مجبور به عزیمت از شهر قم به تهران گردید. 
این شهید راست قامت تاریخ به پیشنهاد و درخواست آیت الله حائری رحمه الله و آیت الله میلانی رحمه الله به هامبورگ عزیمت و سرپرستی مسجد و تشکل مذهبی جوانان آن شهر را عهده دار و به فعالیت‌های عمیق دینی و فرهنگی پرداخت. در طی این مدت سفرهایی به عربستان، سوریه، لبنان، ترکیه و عراق (به منظور دیدار امام رحمه الله) انجام داد. 
سرانجام در سال ۱۳۴۹، به ایران بازگشت و به فعالیت‌های علمی، فرهنگی و سیاسی روی آورد. در این مدت، چندین بار توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شد. در آذر ماه ۱۳۵۷ به فرمان امام خمینی رحمه الله شورای انقلاب را تشکیل داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره به عنوان ایدئولوگ و لیدر در صحنه‌های سیاسی، اجتماعی به فعالیت می‌پرداخت. 
حزب جمهوری اسلامی را با هدف تربیت و شناسایی نخبگان سیاسی فرهنگی پایه گذاری نمود. در تدوین قانون اساسی به عنوان نایب رئیس مجلس خبرگان ایفای نقش می‌کرد. پس از استعفای دولت موقت در سال ۱۳۵۸، مدتی به عنوان وزیر دادگستری و سپس، از سوی امام خمینی رحمه الله به ریاست دیوان عالی کشور منصوب گردید. 
وی سرانجام در حین انجام وظیفه در این سمت بود که در شامگاه ۷ تیر سال ۱۳۶۰ در حین سخنرانی در تالار حزب جمهوری اسلامی بر اثر انفجار ساختمان حزب توسط منافقین به همراه کاروان ۷۲ نفره خود به خیل عظیم شهدای کربلا پیوست.

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

دکتر علی شریعتی

علی مزینانی، مشهور به شریعتی و دکتر شریعتی، ۲ آذر ‍۱۳۱۲ش در روستای کاهک از توابع سبزوار زاده شد پدرش محمدتقی شریعتی، موسس کانون نشر حقایق اسلامی و مفسر نوگرای قرآن، و جد پدری‌اش آخوند ملاقربانعلی، از شاگردان ملاهادی سبزواری بوده است.

شریعتی، تحصیلات دوره دبستان و دبیرستان را در مشهد گذراند و در سال ۱۳۳۱ش پس از پایان دوره دانشسرا، به معلمی پرداخت. دوره کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۳۷ش در دانشگاه مشهد به اتمام رساند. سال ۱۳۳۸ش با استفاده از بورس دولتی، برای ادامه تحصیل به پاریس رفت و در سال ۱۳۴۲ش از دانشگاه پاریس، درجه دکترا گرفت. رساله دکترای علی شریعتی، ترجمه و حاشیه بر نسخه‌ای خطی با عنوان «فضائل البلخ صفی الدین» بوده است.

...

او در سال ۱۳۳۷ش و پیش از اتمام دوره کارشناسی در دانشگاه مشهد، با فاطمه (پوران) شریعت رضوی ازدواج کرد. شریعتی از سال ‍۱۳۳۸ تا ۱۳۵۰ صاحب چهار فرزند شد؛ احسان، سوسن، سارا، و مونا.

شریعتی در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت و به دلیل فعالیت‌های سیاسی علیه دولت پهلوی در خارج از ایران، شش ماه زندانی شد. او در سال ۱۳۴۵ش با عنوان دانشیار تاریخ اسلام در دانشگاه مشهد به تدریس پرداخت. درس‌های اسلام‌شناسی شریعتی، در همین مقطع ایراد شده است. از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ش یکی از اصلی‌ترین سخنرانان حسینیه ارشاد در تهران بود و سخنرانی‌های او با استقبال بسیار زیاد (و بر اساس برخی گزارش‌ها، بی‌سابقه) جوانان و دانشجویان مواجه شد..او سه بار به همراه کاروان حسینیه ارشاد، به سفر حج رفت.

او پس از تعطیلی حسینیه ارشاد در سال ۱۳۵۱ش، چند ماه زندگی مخفیانه داشت. و سپس با معرفی خود به زندان رفت.[۱۲] پس از آزادی در آخرین روزهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ش زیرنظر ساواک در تهران زندگی می‌کرد و امکان فعالیت، سخنرانی و انتشار کتاب‌هایش را نداشت.

علی شریعتی سرانجام ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۶ از ایران خارج شد[۱۴] و ۲۹ خرداد در لندن درگذشت. روزنامه‌های اطلاعات و کیهان، در ۳۱ خرداد ۱۳۵۶ش، مرگ شریعتی را ناشی از سکته قلبی دانستند و اعلام کردند او برای درمان ناراحتی چشم و کسالت قلبی به انگلستان رفته است.[۱۶] نزدیکان شریعتی، هر گونه بیماری قلبی او را ردّ کرده‌اند. برخی نیروهای انقلابی، درگذشت شریعتی را شهادت خواندند و بسیاری او را معلم شهید خطاب می‌کرده‌اند.

شریعتی سرانجام ۵ تیر ۱۳۵۶ش، با حضور امام موسی صدر و نزدیکانش در زینبیه دمشق و در نزدیکی حرم حضرت زینب (س) دفن شد.

منتقدان و مخالفان دکتر شریعتی
 علی شریعتی همواره منتقدان و مخالفانی از میان گرایش‌ها ورویکردهای مختلف مذهبی و سیاسی داشته است؛برخی از این اشخاص و جریان‌ها عبارتند از:

1.      مرتضی مطهری، آرا و اندیشه‌های شریعتی را ناسازگار با بنیادهای اندیشه دینی می‌دانست و گرچه خود معتقد به مبارزه بر مبنای اسلام بود، اما محوری‌کردن عنصر مبارزه و قربانی کردن دیگر وجوه دین را ناروا قلمداد می‌کرد و گاه این رویکرد شریعتی را مارکسیسم‌زدگی می‌خواند مطهری در نقدی که بر جزوه حسین وارث آدم نوشته، این جزوه را توجیه تاریخ بر اساس مارکسیسم دانسته و آن را روضه مارکسیستی برای امام حسین (ع) خوانده است.

2.      مهدی بازرگان، با رویکردی نزدیک به مطهری، معتقد بود که محدود کردن دین در عرصه فقه و اخلاق و عبادات، همان اندازه خیانت است که محدود کردن آن در کلاه‌خود و شمشیر و مبارزه و جهاد. همچنین سید حسین نصر، از سنت‌گرایان معاصر، حرکت شریعتی را آلاینده فضای قدسی سنت دانسته و آن را مخلّ آرامش روحانی دین تلقی کرده است.

3.      برخی جریان‌های حوزوی در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی، مانند دارالتبلیغ اسلامی وابسته به آیت الله شریعتمداری، نشریه مکتب اسلام، و مخصوصا آیت اللهمکارم شیرازی و مصباح یزدی، انتقاداتی به رویکردهای شریعتی وارد کردند. تفاسیر متفاوت شریعتی از برخی روایات تاریخی و مخصوصا آیات قرآن، منشأ این انتقادات بود که منتقدین مذکور، عدم انطباق آرای شریعتی با روایات اصیل دینی را مورد تاکید قرار می‌دادند. تفسیر او از داستان خلقت آدم و حوا، یکی از این موارد است.

 گفتگوی آیت‌الله خامنه‌ای درباره دکتر علی شریعتی
 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ازجمله افرادیست که سابقه آشنایی‌اش با دکتر علی شریعتی به سالها قبل بر می گشت و او را از دوران پیش از سفر به فرانسه می‌شناختند.

ایشان طی مصاحبه‌ای با روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ 30 خرداد سال 60 به بررسی مفصلی پیرامون شخصیت دکتر علی شریعتی پرداخته اند و در این گفتگوست که شریعتی را چهره ای مظلوم می دانند که هم موافقان و هم مخالفانش در همچنان مظلوم ماندن او شریک اند.

س:با توجه به اینکه شما با دکتر شریعتی سابقه صمیمیت دوستی داشتید و با او از نزدیک آشنا بودید آیا تمایل دارید درمورد چهره و شخصیت او با ما مصاحبه کنید؟

آیت‌الله خامنه‌ای: بسم الله الرحمن الرحیم

بله من حرفی ندارم که درباره شخصیت شریعتی و معرفی شخصی از جوانب این انسانی که برای مدت‌های مدیدی مرکز و محور گفتگوها و قال و قیل‌های زیادی بوده، آشنایی‌های خودم را تا حدودی که در این فرصت می‌گنجد بیان کنم.

به نظر من شریعتی برخلاف آنچه که همگان تصور می کنند یک چهره همچنان مظلوم است و این به دلیل طرفداران و مخالفان اوست. یعنی از شگفتی های زمان و شاید از شگفتی های شریعتی این است که هم طرفداران و هم مخالفانش نوعی همدستی با هم کرده اند تا این انسان دردمند و پرشور را ناشناخته نگهدارند و این ظلمی به اوست.

مخالفان او به اشتباهات دکتر شریعتی تمسک می کنند و این موجب می شود که نقاط مثبتی که در او بود را نبینند.

بی گمان شریعتی اشتباهاتی داشت و من هرگز ادعا نمی کنم که این اشتباهات کوچک بود اما ادعا می کنم که در کنار آنچه که ما اشتباهات شریعتی می توانیم نام گذاریم، چهره شریعتی از برجستگی ها و زیبایی ها هم برخوردار بود.

پس ظلم است اگر به خاطر اشتباهات او، برجستگی های او را نبینیم.

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

نیم نگاهی به ضوابط پوشش در دانشگاه های جهان


قسمتی از مقدمه:دقیقا یکی از علت های ضوابط موجود اعم از ضوابط آموزشی، پژوهشی و فرهنگی در دانشگاه ها به دلیل مشخص بودن چگونگی و کیفیت برخورد با این گونه افراد می باشد که در عدم رعایت حقوق جمعی و عواملی که موجبات دستیابی به اهداف جمعی را موجب می شود برای آنها امری عادی تلقی می شود و فقط قانون و ضوابط موجود است که راه صحیح را برای آنان نمایانگر است.

...

لبه پایینی پیراهن های مردانه یآستین بلند و آستین کوتاه باید همیشه داخل کمر شلوار گذاشته شود اگر فرد بیش از ک پیراهن به تن داشته باشد، تمام پیراهن ها باید یکرنگ با دکمه های بسته و تو زده باشند، پیراه ها باید به اندازه کافی بلند باشند تا حداقل در هنگام فعالیت های معمول از قبیل نشستن، بالا بردن دستها و غیره قسمت های توزده لباس ها از شلوار بیرون نیایند.

بار اول تخلف ثبت خواهد شد.

بار دوم یک روز شنبه دانشجو بازداشت خواهد شد.

بار سوم دو روز بازداشت خواهد شد.

از چهارمین مرتبه به بعد و تمام دفعات بعدی یک روز اخراج از دانشکده یا حالت تعلیق و یا روش تأدیب دیگری که از سوی مسئول تعیین سطح معین نماید.(ضوابط پوشش در دانشگاه ایالتی فلوریدا«آمریکا»)

کتاب:نیم نگاهی به ضوابط پوشش در دانشگاه های جهان

تدوین: نیره قوی

انتشارات:ساحل اندیشه

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.

اعمال شب آخر ماه رمضان

شب آخر ماه رمضان

شب بسیار مبارکى است و براى این شب چند عمل است:

اول: غسل

دوم: زیارت امام حسین علیه السلام

سوم:خواندن سوره انعام و کهف و یس و صد مرتبه أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ

چهارم: بخواند این دعا را که شیخ کلینى از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده:

 اللَّهُمَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ وَ قَدْ تَصَرَّمَ وَ أَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ یَا رَبِّ أَنْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتِی هَذِهِ أَوْ یَتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ لَکَ قِبَلِی تَبِعَةٌ أَوْ ذَنْبٌ تُرِیدُ أَنْ تُعَذِّبَنِی بِهِ یَوْمَ أَلْقَاکَ….

...

پنجم: بخواند دعاى یا مدبر الامور که در اعمال شب بیست و سوم ص 230 گذشت

ششم: وداع کند ماه رمضان را به دعاهاى وداع که شیخ کلینى و صدوق و شیخ مفید و طوسى و سید بن طاوس رضوان الله علیهم نقل کرده‏اند و شاید بهترین آنها دعاى چهل و پنجم صحیفه کامله باشد و سید بن طاوس روایت کرده است از حضرت صادق علیه السلام که: هر که در شب آخر ماه رمضان وداع کند آن ماه شریف را و بگوید:

اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیَامِی لِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ أَعُوذُ بِکَ أَنْ یَطْلُعَ فَجْرُ هَذِهِ اللَّیْلَةِ إِلا وَ قَدْ غَفَرْتَ لِی

بیامرزد حق تعالى او را پیش از آنکه صبح کند و روزى فرماید او را توبه و انابه

سید و شیخ صدوق از جابر بن عبد الله انصارى روایت کرده‏ اند که گفت: رفتم به خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله در جمعه آخر ماه رمضان چون نظر آن حضرت بر من افتاد فرمود که اى جابر این آخر جمعه‏ اى است از ماه رمضان پس آن را وداع کن و بگو اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیَامِنَا إِیَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوما وَ لا تَجْعَلْنِی مَحْرُوما پس به درستى که هر که این دعا را در این روز بخواند از دو خصلت نیکو ظفر مى‏یابد یا به رسیدن به ماه رمضان آینده یا به آمرزش خدا و رحمت بى انتها

سید بن طاوس و کفعمى نقل کرده از حضرت رسول صلى الله علیه و آله که فرمود: هر که در شب آخر ماه رمضان ده رکعت نماز گزارد بخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و قل هو الله أحد ده مرتبه و بگوید در رکوع و سجود ده مرتبه سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ و بعد از هر دو رکعت تشهد بخواند و سلام دهد و چون از تمام ده رکعت فارغ شد و سلام داد هزار مرتبه استغفار کند بگوید أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ و بعد از استغفار سر به سجده گذارد و بگوید در حال سجود یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا رَحْمَانَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یَا إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ تَقَبَّلْ مِنَّا صَلاتَنَا وَ صِیَامَنَا وَ قِیَامَنَا قسم به حق آنکه مرا براستى به نبوت مبعوث فرموده که جبرئیل مرا خبر داد از اسرافیل از پروردگار خود تبارک و تعالى که سر از سجده بر نداشته باشد که بیامرزد خدا او را و قبول فرماید از او ماه رمضان را و بگذرد از گناهان او الخبر…

این نماز در شب عید فطر نیز روایت شده و لکن در آن روایت است که تسبیح أربع را در رکوع و سجود عوض تسبیح رکوع و سجود بخواند و به جاى اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا تا به آخر دارد اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلاتِی وَ قِیَامِی

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.
 
مداحی های محرم